پندار ما این است که ما مانده ایم شهدا رفته اند،اما حقیقت آن است که زمانه ما را با خود برده است وشهدا مانده اند این بهترین حرفی است که می توانم از قول سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی دز زابطه با خود بنویسم .
اولاً تشکر میکنیم از برادران عزیز، حضرت آقاى جنتى و برادران فعال در شوراى هماهنگى؛ که همین طور که فرمودند، بحمدالله در طول سالهاى متمادى، هر جائى که وظیفهاى احساس کردند براى مدیریت این حرکات عمومىِ مردمى، وارد میدان شدند. البته همه میدانیم که دلها دست خداست. آورندهى مردم به عرصهى خیابانها، و این حضور عظیم مردمى، و جسم جامعه که روح خروشانِ آنها را خوب نشان میدهد - در مراسم گوناگون: مثل 22 بهمن، مثل روز قدس، و اخیراً در این دو سال، مثل روز 9 دى - خداى متعال است؛ دست قدرت اوست؛ دلها دست اوست. نه حالا حضورهاى میلیونىِ عظیم مثل قضیهى 9 دى و امثال آن، بلکه اگر چنانچه هزار نفر آدم هم بخواهند یک جا جمع شوند، یک مدیریتى لازم است؛ این مدیریت را شوراى عالى تبلیغات انصافاً خوب انجام داده. ما هم همین را گواهى میکنیم و تشکر هم میکنیم از دوستانى که دستاندرکار این قضایا هستند.
در قضیهى 9 دى سال 88 یک نکته اساسى است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنى همان روحى که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیمِ بىنظیرِ تاریخى در سال 57، همان روح در ماجراى 9 دى نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایاى گوناگونِ دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دى به شکل بارزى نشان داده شد؛ به طورى که جاى انکار و تردید و تأمل براى هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقى نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانتِ حاکم بر دلهاى مردم بود. پس اینجا ما دو تا عنصر در کنار هم داریم: یک عنصر، عنصر مردم است؛ که مردم در هر کشورى، در هر جامعهاى، اگر چنانچه همت کنند، بصیرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد میدان بشوند، میتوانند همهى مشکلات را حل کنند. یعنى بزرگترین کوهها در مقابل حضور مردم از بین میرود؛ میتوانند کوههاى بزرگ را جابهجا کنند. این یک حقیقت آشکارى است که بسیارى از تحلیلگران اجتماعى در کشورهاى اسلامى و دیگر کشورها آن را درست لمس نکردند، درک نکردند؛ ما این را لمس کردیم. هنر بزرگ امام بزرگوار ما هم همین بود.
من یک وقتى، پانزده سال، بیست سال پیش، به یکى از فعالان عرصهى مبارزات ضد استعمارى - که خب، آدم معروفى است؛ نمیخواهم اسم بیاورم - این را گفتم؛ او رفت بلافاصله این نسخه را عمل کرد. ما این را حس کردیم. گفتم هنر امام بزرگوار ما این بود که مردم را وارد صحنه کرد. مردم با جسمشان، با حضورشان آمدند و آنچه را که میخواستند، آنچه را که بر آن همت گماشته بودند، با حضور خودشان تثبیت کردند. همهى موانع سیاسى و غیر سیاسى و استعمار و قدرتهاى عظیم جهانى که بر امور ملتها مسلطند، در مقابل این حادثه مجبورند عقبنشینى کنند. الان هم همین جور است. الان هم در هر نقطهاى از دنیا اگر ملتها وارد میدان بشوند با یک هدف مشخص، با شعارهاى مشخص، و اگر آن ایمان راسخ در دل و همچنین عمل صالح در کنار این ایمان راسخ وارد میدان شود، هیچ مانعى در مقابل آنها قادر بر مقاومت نیست. این یک نسخه است؛ این نسخه را امام بزرگوار ما در انقلاب ما عمل کرد. خداى متعال به امام کمک کرد و در بیان او این نفوذ و تأثیر را قرار داد که در دلهاى مردم اثر گذاشت؛ مردم، مؤمن به آن راه و به آن هدف شدند و به دنبال این ایمان، عمل خودشان را انجام دادند. عمل صالح، یعنى همان عملِ متناسب با ایمان. در همه جا همین جور است. لذا در اینجا کارى انجام گرفت که براى همهى تحلیلگران سیاسىِ جهانى غیر قابل باور بود و متحیر ماندند؛ هم قدرتمندان، هم حاشیهها، هم دنبالهها، هم دامنهها. بنابراین عنصر اول، عنصر حضور مردم است.
عنصر دوم هم عنصر ایمان دینى مردم است. ایمان دینى، آن معجزهگرى است که قادر است اولاً همهى مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختىها را براى آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگرى این خصوصیت را ندارد. ایمان دینى میگوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتى کسى یک چنین اعتقاد و ایمانى داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان میشود. این همان عاملى است که در صدر اسلام هم اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد؛ 9 دى این را نشان داد. 9 دى یک نمونهاى بود از همان خصوصیتى که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنى مردم احساس وظیفهى دینى کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توى خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، بکلى نقش بر آب شد؛ یعنى مردم نشان دادند که این، مردم ایران است. تحلیلگران خارجى وقتى نگاه کردند، گفتند از بعد از رحلت امام بزرگوار، یا شاید بعضى گفتند از بعد از حرکات اول انقلاب، هیچ اجتماعى با این بزرگى، با این تپش، با این شور و هیجان وجود نداشته، که مردم وارد میدان شدند. این، حقیقت 9 دى است.
این حرکت، حرکت بزرگى بود و کار بزرگى هم انجام داد. جناب آقاى جنتى درست اشاره کردند. فتنهى 88 تنها آن چیزى نبود که توى خیابان به وسیلهى تعدادى آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشهدارى بود، یک بیمارى عمیقى درست کرده بودند، اهدافى داشتند، زمینهها و مقدمات فراوانى برایش چیده شده بود، کارهاى بزرگى شده بود و هدفهاى بسیار خطرناکى دنبال این کار بود، که با این برخوردهاى گوناگون سیاسى و امنیتى و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمى لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دى بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پیچیدند. لذا حادثهى 9 دى یک حادثهى ماندنى در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا پیرارسال بود - که این حادثه، حادثهى کوچکى نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستى حفظ شود، بایستى گرامى داشته شود.
البته شما آقایانى که مسئول مدیریت این جریان هستید، سعى کنید جنبههاى شعارى را بر این حادثه غلبه ندهید. باز هم من تکرار میکنم: کار شوراى هماهنگى تبلیغات، مدیریت است؛ والّا کار را مردم میکنند، و دلها دست خداست. مردم را خداى متعال توى صحنه مىآورد؛ یعنى همان ایمان الهى و توفیق الهى و تأیید الهى است که مردم را در صحنه مىآورد. منتها خب، مدیریت لازم است؛ شماها مدیریت میکنید، مدیریتتان هم شایسته است. بنابراین سعى کنید حالت شعارى غلبه پیدا نکند. البته شعار لازم است. شعار یک چیز حتمى است، لازم است؛ شور، هیجان، حماسه لازم است؛ منتها بایستى عمق شعارها تبیین شود؛ یعنى همین کارهائى که اشاره کردند، تبیین شود: حرف ملت ایران آن روز چه بود، امروز چیست؟ حرکت ملت ایران و جهت این حرکت چگونه حرکت و جهتى است؟ ما در سایهى دین حرکت میکنیم. به کمک خداى متعال و صاحب دین است که حرکت میکنیم. هدف ما هم تحقق آرمانهاى الهى و همان چیزى است که دین به مردم وعده داده و براى مردم هدیه آورده است.
ضمناً توجه داشته باشید؛ یکى از خصوصیات دیگرى که در حادثهى 9 دى هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهى عاشوراست. یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکتهى عظیمِ عجیبِ تاریخى را بیان کردند: «ماهى که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکى نیست: پیروزى خون بر شمشیر. ماها عادت کردهایم، این حرفها را هى تکرار میکنیم؛ کأنه عمقش گاهى از یادمان میرود. خون بر شمشیر پیروز میشود، مظلوم بر ظالم فائق مىآید، کشته بر کُشنده فائق مىآید؛ این همان چیزى است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرّم سال 57 مطرح کردند، در قضیهى 9 دى هم باز پاى امام حسین در میان بود، پاى عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریهآور از سوى این گروههاى ایضاً سخیف، در عاشورا پیش نمىآمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومى مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پاى عاشورا در میان بود.
امیدواریم انشاءالله خداى متعال کمکتان کند. امیدواریم انشاءالله خداى متعال سایهى امام حسین را، سایهى عاشورا را، سایهى دین و ایمان مذهبى را هرگز از سر ماها کم نکند و خداوند شماها را موفق بدارد.